مصاحبه “کارگر کمونیست” با شهلا دانشفر نهادها و تشکل‌های توده ای صف آرایی متحد مردم در نبردشان علیه رژیم است

نهادها و تشکل‌های توده ای صف آرایی متحد مردم در نبردشان علیه رژیم است

مصاحبه “کارگر کمونیست” با شهلا دانشفر

 

کارگر کمونیست: جنبش کارگری و جنبشهای اعتراضی دیگر تعداد زیادی تشکل و نهاد دارند که بعضا زیاد اسمی هم از آنها یا نمی شنویم و یا خودمان هم اسمی از آنها نمی بریم. مثل نهادهای دفاع از حقوق کودکان، نهادهای فعالین کارگری و ان جی اوهای زیاد دخیل در مسائل مربوط به زنان و محیط زیست و غیره. سئوال من این است که این تشکل و نهادها در جامعه چه نقشی بازی می کنند؟

شهلا دانشفر: واقعیت اینست که طی دو سه ساله اخیر جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی در عرصه های مختلف مبارزات مردم علیه وضع موجود هر روز سازمانیافته تر و با خواستهای متعین تری جلو آمده است. خصوصا شعارها و خواستهای آزادیخواهانه یک وجه امیدبخش این جنبش هاست که بطور واقعی کل سیستم سرمایه داری حاکم را به چالش میکشد. در بستر چنین تحول امیدبخشی است که امروز ما شاهد سر بلند کردن و شکل گرفتن انواع و اقسام تشکلها و نهادهای مبارزاتی مستقل از دولت در جنبش کارگری و در عرصه هایی چون دفاع از حقوق کودک، دفاع از حقوق زن، علیه تخریب محیط زیست و غیره هستیم. و این یک جهش و یک اتفاق سیاسی مهم در ایران است.

به عبارت روشنتر تشکلها و نهادهای مبارزاتی‌ای که در دل این اوضاع و احوال شکل میگیرند، در واقع امر، صف آرایی متحد مردم در عرصه های مختلف نبردشان علیه کل نظام حاکم است. در این تشکلها و نهادها کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، فعالین دفاع از حقوق کودک، حقوق زن، محیط زیست و غیره دارند با خواستهای مشخصی جلو می آیند و صف مبارزاتشان را شکل میدهند. در همین روند است که رهبران چپ و رادیکال جامعه نیز قد علم میکنند و جلو صحنه سیاسی ظاهر میشوند.

طبعا تحرک برای سازمانیابی فقط در شکل نهادها و ان جی اوها محدود نیست، بلکه تشکیل گروههای مبارزاتی در مدیای اجتماعی وجه تکمیل کننده این سازمانیابی است. و این یک جنبه مهم و جالب قضیه است. مجهز شدن تشکلهای موجود به ابزار مدیای اجتماعی طبعا امر دسترسی و ارتباط گیری بین کارگران و بخش‌های مختلف جامعه را تقویت میکند. به امر گفتمان سازی، ایجاد اجماع و هم نظری بر سر خواست‌ها و گردآوری نیرویی سراسری یاری میرساند. میتواند ابزاری مفید و موثر برای شکل دادن به کارزارهای سراسری مبارزاتی و بسیج نیروی وسیع حول این کارزارها باشد. میتواند به ایجاد همبستگی مبارزاتی بین بخش های مختلف جامعه کمک کند و به درجه ای که تشکلهای موجود به این ابزار مجهز میشوند، ظرفیت بیشتری برای گستردش دامنه اجتماعی و توده ای شان پیدا میکنند.

نکته قابل توجه اینجاست که ما این سمت گیری امیدبخش را در میان کارگران و بخشهای مختلف جامعه می بینیم. و این بستری است که کارگران و بخش های مختلف مردم را برای رفتن بسوی اعتراضات سراسری حول خواستهای متحد خود آماده تر میسازد. در عین حال این بستری است که در آن جنبش کارگری و جنبش‌های اجتماعی دیگر قدرت میگیرند و ظرفیت این را پیدا میکنند که از سطح اشکال پراکنده نهادها و انجمن ها و ان جی اوهایی که تا کنون شکل داده‌اند، فراتر رفته و به سوی ایجاد تشکلهای توده‌ای خود خیز بردارند. از همین روست که ما در قطعنامه های کنگره دهم که اخیرا برگزار شد، تاکید کردیم که امروز جنبش کارگری در آستانه یک تحول عظیم، یعنی در آستانه ایجاد تشکلهای توده‌ای سراسری خود قرار دارد. وظیفه ماست که پیشروی جنبش کارگری و جنبش‌های اجتماعی موجود را در راستای کارزاری برای تشکلیابی توده‌ای تقویت کنیم و به این تحول مهم تحقق بخشیم. بطور مثال وقتی هزاران کارگر بازنشسته از سراسر ایران و در بستر شبکه‌ای از روابط اجتماعی که در گروههای تلگرام توانسته اند، گرد آیند و خواستهایشان را یکی کنند، بدون شک توانایی اعلام تشکل سراسری خود و یا حاشیه ای کردن گرایشات راست و سازشکار و بدست گرفتن تشکلها و نهادهای موجود را دارند. مهم اینست که نقطه قوتهایمان را ببینیم و آنها را به سکو پرشی برای رفتن به سوی تشکلهای توده سراسری کارگری و اجتماعی مان تبدیل کنیم. بنابراین نقش تشکلها و نهادهای مبارزاتی غیر دولتی شکل گرفته موجود را باید سیاسی و در بستر چنین روند و تغییر و تحولاتی دید. و به نظر من  بر پا شدن چنین تحرک گسترده‌ای در امر سازمانیابی در جنبش کارگری و در سطح جامعه، بیسابقه و یک پیشروی مهم است. ما به عنوان نیروی چپ و رادیکال جامعه عنصر فعال شکل دادن و سمت و سو دادن به این پیشروی ها بوده ایم. همچنین حزب ما نقش تعیین کننده ای در این روند داشته است. همانطور که جلوتر هم اشاره کردم پیشروی هایی که داشته ایم امروز ما را در آستانه ایجاد تشکلهای توده ای سراسری قرار داده است. این اتفاق بویژه جایگاه سیاسی مهمی در سیر اوضاع متحول جامعه دارد و تلاش برای ایجاد تشکلهای توده ای سراسری یک اولویت مهم برای حزب ماست.

کارگر کمونیست: این ها همه نهادهای مستقل و غیردولتی هستند که جمهوری اسلامی دائم در کار و فعالیتشان هم موش دوانی می کند. به نظر شما ما برخوردمان به این نوع تشکلها علی العموم چگونه باشد بهتر است؟

شهلا دانشفر: تشکلها و نهادهای مستقل از دولت علی القاعده مکان حضور فعال ما کمونیستها و کارگران معترض و چپ و رادیکال است، برای اینکه با صف متحدمان بتوانیم قدرتمندتر مبارزاتمان را جلو بریم. خصوصا تاکید بر این امر در اوضاع متحول جامعه یک تاکید سیاسی است. تلاش ما تقویت و تعیین بخشیدن به خواستهای مبارزاتی این تشکلها و گسترش دامنه اجتماعی آنهاست. تلاش ما شکل گرفتن تشکلها و نهادهای مبارزاتی در تمام عرصه های مبارزه در جامعه است. و با اتکا به همه این پیشروی‌ها تلاش ما دامن زدن به یک جنبش توده‌ای سراسری برای امر سازمانیابی کارگری و جنبش های اجتماعی در جامعه است.

البته این فقط جمهوری اسلامی نیست که در کار و فعالیت تشکلها و نهادهای مستقل از دولت موش میدواند، بلکه گرایشات توده ایستی و راست و حافظ نظام نیز، یک تلاش دائمشان اینست که با بسیج نیروی خود و پمپاژ گفتمان‌های راست و سازشکارانه، در صف متحد مبارزات کارگران و مردم معترض شکاف ایجاد کنند. میکوشند مبارزه این تشکلها را به بیراهه کشند و آنها را به دنبالچه این و یا آن جناح حکومتی تبدیل کنند. می کوشند اعتراضات این تشکلها بر سر حق و حقوقشان را در چهارچوب قانون کار و قانون اساسی جمهوری اسلامی محدود نگاهدارند و منحرف کنند. می کوشند اعتراضات را از خیابان جمع کنند و با حواله دادن توده کارگر و مردم معترض به قانون و تصمیم مجلس و این لایحه و آن طرح، از خیابان جمع کنند و دامنه اش را محدود کنند. خصوصا در شرایطی که جامعه از اعتراض و مبارزه میجوشد، تلاش میکنند از گسترش دامنه اجتماعی این تشکلها جلوگیری کرده و آنها را تحت کنترل نگاهدارند. ما باید بکوشیم این تشکلها و نهادها را از گزند اینان نیز در امان نگاهداریم. اجازه بدهید در این رابطه بیشتر توضیح دهم و در عین حال وظایف خودمان را در قبال این تشکلها بیشتر روشن کنم.

نکته اول اینکه مانع اصلی در برابر شکل گیری و تداوم کار تشکلها و نهادهای غیر دولتی جمهوری اسلامی با قوانین ضدکارگری و ضد انسانی و خفقان و سرکوبش است. در جمهوری اسلامی کارگران و مردم معترض حق تشکل ندارند. از همین رو تلاش برای ایجاد تشکل جرم است و امنیتی محسوب میشود و حکم زندان دارد. نمونه اش برخوردهای سرکوبگرانه به فعالین و رهبران تشکلهای موجود کارگری، معلمان و دیگر نهادهای اعتراضی مردمی است. از جمله می بینیم که رهبران سندیکای واحد، اتحادیه آزاد کارگران ایران، سندیکای نیشکر هفت تپه، کانون صنفی معلمان، کمیته هماهنگی و دیگر تشکلها همواره تحت پیگرد و تعقیت قرار داشته و به خاطر تلاششان برای ایجاد تشکلهای خود و مبارزاتشان برای خواستهایی که داشته اند، تحت عنوان اخلال در نظم و امنیت ملی احکام زندان گرفته اند. اما در مقابل می بینیم که کارگران ایستاده اند و با اعلام اینکه ایجاد تشکلهای کارگری امر خود کارگران است، تشکلهایشان را شکل داده اند. می بینیم هر روز نهادها و انجمن های مختلفی در عرصه های مختلف مبارزات مردم سر بلند میکند و شکل میگیرد. و به علاوه اینکه اکنون دو سال است که در مقابل این سرکوبگریها، کارزاری به راه افتاده است علیه امنیتی کردن مبارزات که معنای واقعی آن دفاع از حق تشکل، حق اعتصاب، حق تجمع و آزادی های سیاسی پایه ای در جامعه است. که هم اکنون به جنبشی اجتماعی تبدیل شده است. یک وظیفه مهم ما در قبال ادامه کاری تشکلها و نهادهای موجود مستقل از دولت، پیوستن فعال به این جنبش و تاکید بر خواست لغو احکام زندان صادر شده برای فعالین کارگری، معلمان و مردم معترض و بسته شدن تمامی پرونده های امنیتی تشکیل شده برای آنانست. از جمله دفاع از خواستهای اسماعیل عبدی از رهبران مبارزات معلمان است که هم اکنون در زندان است و در اعتراض به سر میبرد.

دومین تاکید من در برخورد به تشکلها و نهادهای مستقل از دولت، تلاش برای حاشیه کردن گرایشات راست و سازشکار از طریق بردن فعالانه گفتمان‌های چپ، رایکال و انسانی به درون آنها و تعین و شفافیت دادن به خواستهای مبارزاتی شان است. به نظر من به هر درجه ای که این تشکلها تصویر روشنتری از خواستها و مطالباتشان داشته باشند، به همان درجه متحدتر و قدرتمندتر عمل خواهند کرد. به همان درجه  دست جریانات سازشکار برای ایجاد تفرقه در میان آنان، سردواندن و به فرسودگی کشاندن مبارزات آنان با دیدار این نماینده و آن مقام دولتی و وعده و وعیدهای پوچشان کوتاه تر میشود.

به عبارت روشنتر ما باید با نقد گرایشات راست و سازشکار و با استدلال دادن به کارگر، به معلم و به مردم معترضی که حق و حقوقشان را میخواهند، نگذاریم که چنین جریاناتی با سوار شدن بر مبارزات کارگران و مردم معترض، نیروی آنها را به وجه المصالحه‌ای برای سهم خواهی‌های خود در قدرت تبدیل کنند. نگذاریم مبارزات آنان را به دنبال این جناح و آن جناح حکومت بکشانند. اجازه ندهیم که مبارزات آنان را در چهارچوب قانون کار ضد کارگری حکومت اسلامی خفه کنند.

سومین نکته تلاش برای متکی کردن تشکلها و نهادهای غیردولتی به مجمع عمومی به عنوان ظرفی برای اعمال اراده مستقیم و دخالتگری توده وسیع کارگر، معلم و مردم معترضی است که حول خواست معینی در آنها گرد آمده و متشکل شده اند. یک مثال روشن برای باز کردن این بحث، کانونهای صنفی معلمان است. می بینیم که چگونه معلمان در شهرهای مختلف گروههای مبارزاتی خود را در مدیای اجتماعی شکل داده اند. از طریق این گروهها نیروی مبارزاتی شان را گرد آورد و بسیج کرده اند. ظرفیت برپایی اعتراضات سراسری و متحد را پیدا کرده اند. و در همین بستر معلمان رادیکال و معترض هر روز جلوتر آمده و توانسته اند دخالتگر باشند و در مقابل سازش‌های گرایشات راست نیز بایستند. از جمله بدنبال بیانیه‌های راست و سازشکارانه کار گروه پیگیری مطالبات بازنشستگان و شورای سراسری تشکلهای صنفی معلمان که تماما در جهت داغ کردن تنور مضحکه انتخابات رژیم و مهار کردن اعتراضات معلمان برای پیگیری خواستهایشان قرار دارد، می‌بینیم که معلمان معترض و رادیکال طی بیانیه‌هایی صدای اعتراضشان را بلند کردند. اعلام کردند که آنها اجازه ندارند به اسم کانون و به اسم معلم، اعتراضات معلمان را بدنبال این جناح و آن جناح حکومت بکشانند. اعلام کردند که دوره هیات امنایی بودن تشکلها گذشته است و کانون های صنفی معلمان و کار گروههای پیگیری خواستهای معلمان بازنشسته باید توسط نمایندگان منتخب مجامع عمومی خود آنها اداره شوند. نمایندگانی که برای مدت محدودی انتخاب میشوند و مجری تصمیات مجمع عمومی شان هستند. نمایندگانی که موظف هستند به معلمان و بازنشستگانی که عضو آن نهاد هستند، گزارشدهی کنند. نمایندگانی که اجازه ندارند از بالای سر معلمان وارد مذاکرات محرمانه پشت پرده با مجلسیان و این و آن مقام بشوند و هر وقت نیز خلاف خواست معلمان عمل کردند، بتوان برکنارشان کرد و نمایندگان جدید انتخاب کرد. در همین راستاست که می بینیم معلمان بازنشسته در تلاشند که مجمع عمومی خود را تشکیل دهند تا نمایندگان واقعی شان را انتخاب کنند و برای آن دو نشست مقدماتی هم داشته اند که یکی از آنها در هجدهم اردیبهشت ماه بود.

بنابراین اینکه امروز چنین گفتمانی در میان معلمان جاریست خود یک پیشروی بزرگ در جهت متکی کردن تشکلهای معلمان به نیروی توده وسیع آنان است. این گفتمان‌ها را باید در میان کانونهای صنفی معلمان تقویت کرد و نظیر آن در تمام تشکلها و نهادهای غیر دولتی موجود دامن زد. ضمن اینکه تشکلهای موجود کارگری میتوانند خود نقش مهمی در دامن زدن به جنبش مجمع عمومی در جنبش کارگری داشته باشند.

نکته چهارم تاکید بر اتکای تشکلها و نهادهای غیردولتی به نیروی خانواده ها و تلاش برای جلب حمایت و همبستگی کل جامعه از مبارزاتشان است. در این زمینه پیشروی های قابل توجهی داشته ایم و این پیشروی ها را باید تعمیق و گسترش دهیم.

و بالاخره اینکه ما باید خود در همه جا مبتکر ایجاد تشکلها باشیم و بکوشیم که اعتراضات جاری در جامعه را سازمان دهیم. بسیاری از این گروههایی اعتراضاتی که در مدیای اجتماعی شکل گرفته اند، در یک قدمی تبدیل به نهاد و تشکل هستند، باید وسیعا گفتمان تشکل سازی را به درون بخش های مختلف جامعه ببریم. هر کجا نیز که این تشکلها  به همت اکتیویست ها و فعالین جنبش های اعتراضی شکل گرفته اند، تلاش کنیم به هر شکلی که میتوانیم آنها را تقویت کنیم و با بردن گفتمانهای چپ، رادیکال و انسانی به درون آنها و تعین دادن به خواستها و جهت گیری هایشان افق روشنی در مقابلشان قرار دهیم و مانع به انحراف کشیده شدن و به سازش کشیده شدن آنها شویم.

به عبارت روشنتر تشکلها و نهادهای مستقل از دولت علی القاعده مکان حضور فعال ما کمونیستها و کارگران معترض و چپ و رادیکال است، برای اینکه با صف متحدمان بتوانیم قدرتمندتر مبارزاتمان را جلو ببریم. خصوصا تاکید بر این امر در اوضاع متحول جامعه یک تاکید سیاسی است. تلاش ما تقویت و تعیین بخشیدن به خواستهای مبارزاتی این تشکلها و گسترش دامنه اجتماعی آنهاست. تلاش ما شکل گرفتن تشکلها و نهادهای مبارزاتی در تمام عرصه های مبارزه در جامعه است. و با اتکا به همه این پیشروی ها تلاش ما دامن زدن به یک جنبش توده ای سراسری برای امر سازمانیابی کارگری و جنبش های اجتماعی در جامعه است.

بدین ترتیب نکاتی که بر شمردم همگی وجوه مهمی از کار است که مبارزات تشکلها و نهادهای غیر دولتی موجود را اجتماعی تر، متحد تر و قدرتمند تر میکند و این خط و جهتی است که به نظرم  باید در برخورد به آنها به پیش برد.

«مصاحبه توسط ناصر اصغری از تحریریه کارگر کمونیست تهیه شده»