عليرضا شافعى-كولبر كيست؟

كولبر كيست؟

عليرضا شافعى

كولبر انسانى زحمتكش، فقر زده و رنج ديده است كه براى درآمدى ناچيز و امرار معاش زندگى خود و خانواده، برای صاحبان کالاهائی که باید از مرزها عبور داده شوند کار میکند. کولبر بسیار بیشتر از وزن خود بار بر دوشش ميگذارد و از كوه و جنگل عبور مى كند و تمامى خطرات جانى مانند؛ انفجار مين، شليك مستقيم گلوله مرزبان، غرق شدن در آب و يخ زدن در سرما  و غيره را به جان میخرد.

اگرچه هر انسانى ميتواند سختى اين كار و رنجى كه يك كولبر تحمل ميكند را تصور كند، امّا براستى با وجود اين همه رنج و سختى و آمار بالاى كشته شدن كولبران در مناطق مرزى در سالهاى اخير، چرا بازهم اكثر جوانها و مردان و زنان در مناطق مرزى به اين كار روى مى آورند؟ چرا قدم در راهى ميگذارند كه هيچ آينده و پشتوانه اى ندارد، كارى كه در صورت بازداشت متحمل حبس و جريمه هاى سنگين ميشوند و يا جانشان را بدلیل مخاطرات مسیر از دست مى دهند و خانواده اى بى خانمان ميشوند؟

تنها دليل اصلىِ اين كه اين روزها اكثر جوانان و نان آوران در مناطق مرزى كشور به خصوص شهرهاى كرد نشين مشغول به كولبرى هستند، فقر و بیکاری بسیار بالا، گرسنگى، و سياستهاى كثيف جمهورى اسلامى براى تحت فشار قرار دادن شهروندان است. اگرچه اين فشارها هميشه بوده و جمهورى اسلامى هميشه به دنبال بهانه اى براى بيشتر كردن اين فشارها براى جلوگيرى از هرگونه حركت راديكال بوده است، اینبار به بهانه درگيرى هاى اخيرِ جمهورى اسلامى با حزب دموكرات در مناطق مرزى، تلاش میکند فشار بر مردم را بیشتر کند و با ایجاد ناامنی و شلیک به مردم مباردت میکند. به عنوان مثال ٥٣ كولبر فقط در طى پنج ماه گذشته كشته و زخمى شده اند كه اكثراً نان آور خانواده و متأهل بوده اند.

البته فقر و تنگ دستى در مناطق مرزى ايران فقط بزرگسالان را شامل نميشود، كودكان بسيارى براى تأمين معيشت خانواده و يا حداقل تأمين برخى مايحتاج خود مجبورند با نيروهاى حكومتى و گشتهاى نامحسوس مرزى و شليكهاى مستقيم و بدون هشدار آنها سر و كار داشته باشند كه اين باعث مى شود آمار بالايى از ميزان مرگ و مير كودكان و نوجوانانى كه مشغول به كولبرى هستند نيز دست آيد. به عنوان مثال، در تاريخ ٢٠ تير ماه سال ١٣٩٥ يك كولبر به نام “هيدى اسماعيلى” كه فقط ١٧ سال سن داشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شدت زخمى شد. همچنين در تاريخ ٧ آبان ماه سال ١٣٩٥ يك كولبر ديگر به نام “سامى مروانيان” كه فقط ١٩ سال سن داشت و ساكن روستاى انبى بود به ضرب گلوله كشته شد و جسدش تا لحظه ى انتشار خبر مرگ او در سايتهاى اجتماعى به خانواده اش تحويل داده نشد. اين ٢ جوان نمونه اى از صدها نفرى هستند كه در طول سال در مناطق مرزى كشته مى شوند و اسمشان هرگز در شبكه هاى اجتماعى پخش نميشود.

برخی كارشناسان و حقوقدانان بر اين باورند كه با استناد به قانون خود جمهورى اسلامى، به كارگيرى اسلحه و شليك به كولبران نقض قانون است. اما در سالهاى اخير صدها نفر بر اثر شليك جان خود را از دست داده اند كه در تمامى موارد مرگ كولبران به صورت “شبه عمد” و “غير عمد” تلقى گرديده و از پيگرد قانونى مصون شده اند. وقايع فوق به خوبى بيانگر نوعى قتل و كشتار قانونى شهروندان مناطق مرزی در ايران تحت حاكميت جمهورى اسلامى است. واضح است که كشته شدن كولبران باعث ميشود تا والدين و خانواده اين افراد را در مشكلاتى معيشتى و روانى فرو ببرد. اين یک قتل مستمر . یک جنایت علیه انسانهای زحمتکش است كه در طول سال مرتبا اتفاق مى افتد. ضرروی است هر انسان آزادیخواهی برای افشاى بيشتر آمار اين قربانيان و نيز مبارزه با جنایتکاران و دفاع از حقوق و زندگی کارگران کولبر تلاش کند. این جنایتهای جمهوری اسلامی را باید افشا کرد. برای اینکه بیش از این شاهد كشته شدن فردى به خاطر پيدا كردن لقمه اى نان نباشيم، باید ریشه و مسبب این اوضاع یعنی جمهوری اسلامی را سرنگون کنیم. *

 .