شهلا دانشفر-کارگران در هفته ای که گذشت

شهلا دانشفر

کارگران در هفته ای که گذشت

سایه سنگین کارگران بر فضای مضحکه انتخاباتی

مناظره سوم کاندیداهای مضحکه انتخابات رژیم با محوریت موضوع اقتصاد و طرحهای هر کدام از کاندیداهای حکومتی در پاسخگویی به معضل ورشکشستگی اقتصادی شان، یک سیرک خنده دار تماشایی بود. در حالیکه جامعه از فقر و فلاکت و تباهی هر روزه زندگی و معیشتش در انفجار است، بحث بر سر اقتصاد و معضلاتی چون بیکاری، گرانی، دستمزدهای چند بار زیر خط فقر و در مقابلش حقوقهای نجومی و اختلاس های میلیاردی مقامات و سران حکومتی، برای این جانیان بازی با آتش است. از جمله در این مناظره یکدیگر را به اختلاسهای میلیاردی متهم و با سند و مدرک  دزدی های یکدیگر را رو کردند. برای عقب زدن حریف و بازار گرمی برای صندوق های انتخاباتی شان، هزار جور وعده و وعید دادند. یکی مثل رئیسی عضو کمیته مرگ خمینی با داعیه مسخره نماینده کارگران، معلمان، زنان سرپرست خانواده و غیره داد سخن سر داد و از فقر مردم دم زد. قالیباف که نیروهای سرکوب پنجه بوکس بدست شهرداری را به جان دستفروشان و کوله بران مرزی انداخته و این نیروها تا کنون جنایتها کرده اند، از اینکه اگر رئیس جمهور شود برای بیکاران ٤ تا ٥ هزار شغل ایجاد خواهد کرد، فریبکاری کرد. روحانی که کارنامه اش جلوی چشم همه است و آخرین شاهکارش تصویب مبلغ حداقل دستمزد ٩٣٠ هزار تومانی است که چند بار زیر خط فقر است، فقط دم از گشایش فرهنگی میزد. و نفرات دیگرشان هم در همین راستا داد و هوار و بیهوده گویی میکردند.

جالب اینجاست که جدالشان در این مباحث آنچنان بالا گرفته بود، که خودشان نیز وحشت کرده بودند و یکی از همین کاندیداها با گفتن اینکه سیاه نمایی نباید کرد، اگر این حرفهایی که اینجا گفته شده، یکی در خارج کشور میزد، میگفتید ضد انقلاب است، هشدار داد.

بطور واقعی در این نمایش مسخره انتخاباتی آنچه به وضوح احساس میشد سایه سنگین جنبش کارگری و دیگر جنبش های اعتراضی بر فراز سر حکومت بود که هر روز بالنده تر به جلو می آید. دیدیم که چگونه متهمان داشتند یکدیگر را به خاطر فقر و اعدام و زندان و تفکیک جنسیتی و امثال اینها به محاکمه میکشیدند. این در واقع کارگران، معلمان، بازنشستگان و مردم معترض جامعه هستند که با شعارهایی چون خط فقر ٤ میلیون، حقوق ما یک میلیون، معیشت، منزلت حق مسلم ماست، یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه، ملک نجومی تو ما را بی مسکن کرده در تجمعات اعتراضی هزاران نفره شان، این جانیان را چنین مستاصل در جایگاه جوابگویی به مردم قرار داده اند. دیدن این جنبه بسیار مهم است.

مردم سیرک مناظره های کاندیداهای ریاست جمهوری را دیدند و اکنون این موضوعات و بطور مثال اینکه قالیباف جنایتکار مدعی بخشیدن ملک های نجومی به رفتگران شد، همگی به جوک و طنز مردم در محافلشان و در کوچه و گذر تبدیل شده است. از جمله طنز جالبی از سوی یکی از کاربران گروههای تلگرامی را دیدم که همه جا می چرخید و لایک میخورد که به راستی به خال میزد. این کاربر خوش ذوق تلگرامی چنین نوشته بود: “توجه! توجه! چند شب قبل دلم ميخواست زنگ بزنم پليس ١١٠ بگم… چندتا مفسد اقتصادی توی تلویزیون دارند دعوا ميكنن بريد صدا وسيما دستگيرشون كنيد. كه همشونم با مدرك صحبت ميكنند”

این طنز به روشنی بیان واقعی مضحکه انتخابات در رژیم اسلامی است. مضحکه ای که در آن به اسم “انتخابات” مشتی دزد و جنایتکار را که از صافی شورای نگهبان و خامنه ای گذشته اند، جلوی مردم گذاشته اند که انتخاب کنند. اما بطور واقعی جمهوری اسلامی بر دریای خشم و نفرت مردم حکومت میکند. انتخاب مردم سرنگونی کل حکومت است.

بهررو انتخابات یک روز است و هر طور شده بر پا میشود و اسم یکی را از صندوق های رای خود بیرون میکشند. اما بعد از تمام این بحث ها و وعده و وعیدهایی که داده اند، اوضاع جای دیگری قرار گرفته است و مردم با موضع حق به جانب تری پیگیر خواستها و مطالباتشان هستند و باید باشند. با اعترافات خودشان میشود این بازی را بر سرشان خراب کرد.

 فاجعه معدن زمستان یورت، یک موضوع جدال انتخاباتی

فاجعه  زمستان یورت همچنان در اذهان زنده است. فاجعه ای انسانی که در ١٣ اردیبهشت به وقوع پیوست و بخاطر سودجویی مشتی سرمایه دار جنایتکار، معدنچیانی که مرگ را در مقابل چشمشان میدیدند و از ترس اینکه مبادا دم بیاورند و از کار بیکار شوند، به معدن رفتند و متاسفانه ٤٥ نفرشان جان باختند. اتفاقی که فراموش نخواهد شد و روز ١٣ اردیبهشت را به عنوان روز اعتراض کارگران علیه فجایعی نظیر آنچه در زمستان یورت اتفاق افتاده، در تاریخ جنایات سرمایه داری وحشی در ایران ثبت کرد.

 فرزند مراد کمالی وطن آخرین کارگر جانباخته در این معدن میگوید: “پدرم ۳ روز مانده به این حادثه به ما گفت که من نمی‌رم تونل چون خیلی خطر دارد به مسئولان گفتیم که اینجا گاز دارد نمی‌شود کار کرد ولی مسئولان در جواب گفتند اگر کار نمی‌کنید به سلامت”.

قبلا هم نظیر همین گفته از سوی دیگر کارگران این معدن و وابستگان کارگرانی که در این فاجعه ناگوار جان باختند، گفته شده است. و این چنین بود که مشتی جنایتکار، کارگران را برای اینکه برایشان ذغال و پول  بیاورند، به اعماق ١٨٠٠ متری معدنی فرستادند که هر لحظه انتظار انفجارش میرفت و با گفتن اینکه اگر نروید، شما را به سلامت! حکم مرگ این کارگران را صادر کردند. جمهوری اسلامی و صاحبان حریص و جنایتکار این معدن مسببین فاجعه زمستان یورت هستند. یک خواست فوری کارگران محاکمه مسببین این جنایت است.

اما وقاحت بیشتر جانیان اسلامی، اتفاقات بعدی و تبدیل این فاجعه انسانی به موضوع رقابتهای مضحکه انتخاباتشان است.

در حالیکه معدنچیانی که جان سالم برده اند و خانواده های کارگرانی که جان باخته اند و کل این منطقه همچنان در شوک این فاجعه انسانی قرار دارند، در حالیکه اخبار تکاندهنده این جنایت انعکاس وسیعی در جامعه داشته و به موجی از خشم و نفرت در میان کارگران دامن زده و تا کنون تشکلهای مختلف کارگری و کارگران معادن دیگر و فعالین کارگری، با محکوم کردن این جنایت، حمایت خود را از کارگران زمستان یورت و از خانواده های قربانیان انفجار در معدن اعلام داشته اند،  حکومتیان مشغول نمایش مسخره انتخاباتی شان هستند و به جای پاسخ گویی در مقابل جنایتی که خود مسبب اصلی آن هستند و هر روزه نیز در این معدن و آن معدن و در محیط های مختلف کاری دارد تکرار میشود، میکوشند، این موضوع را نیز به بحثی در کشاکش ها و نزاعهایشان بر سرکسب کرسیهای قدرت و چپاولشان تبدیل کنند. از جمله دیدیم که روحانی فضا را مناسب دید و کوشید تا بلکه با رفتن به معدن و عکس گرفتن با کارگرانی که سراپا خشم و اندوه بودند، چهره مردمی بخود بگیرد. اما کارگران و خانواده ها و مردم خشمگین محل با حمله به او و با مشت کوبیدن به ماشینش و بلند کردن فریاد اعتراضشان، پاسخش را دادند.

از سوی دیگر ستاد انتخاباتی رئیسی خوشحال از بلایی که کارگران زمستان یورت بر سر روحانی آوردند، با گفتن اینکه چرا تلویزیون سخنان روحانی را در جمع کارگران معدن پخش کرده و اعتراض کارگران را انعکاس نداده است، سعی کرد خود را به این کارگران نزدیک کند و به طرز مسخره ای سایتهای اصولگرایان حکومتی از اخبار این معدن و اعتراضات کارگران پر شد.

در حالیکه در روز انفجاری معدن روی داد، از ترس گسترش فضای اعتراضی در بین کارگران، یگان ویژه شان را در محل مستقر کردند. با مردم درگیر شدند و بعد هم در مقابل خشم وافر کارگران و مردم ناگزیر شدند عقب بنشینند و نظاره گر اوضاع باشند. اما هیچکدام از همین رسانه ها کلامی از این ماجرا ها سخن نگفتند .

روحانی که دیدار از معدن زمستان یورت، و اعتراض کارگران و خانواده های جانباختگان، برایش گران تمام شده بود، کوشید در مراسم انتخاباتی اش در ارومیه با گفتن اینکه ما با همه توان در کنار کارگران معدن زمستان یورت خواهیم بود، فضای اعتراضی را التیامی بخشد. در حالیکه پشت صحنه مشغول پاک کردن آثار این خرابکاریها بودند و یکباره نامه ای تحت عنوان عذرخواهی از روحانی با تعدادی امضا انتشار یافت. و این بار همان کارگری که زیر چماق اخراج به اعماق ١٨٠٠ متری میرفت و جانش را کف دستش میگذاشت، برای اینکه اخراجش نکنند، امضایش را پای این نامه گذاشته بود. اصولگرایان حکومتی نیز که خود از چماق بدستان قهار حکومتند و رئیسی کاندید محبوبشان عضو کمیته مرگ خامنه ای بوده، فرصت را غنیمت گرفته و این نامه را که بیش از هر چیز استیصال روحانی را به نمایش میگذاشت، مثل برگ برنده ای بدست گرفتند و با رفتن به سراغ کارگران معدن زمستان گزارشاتی مبنی بر چگونگی جمع کردن امضا از کارگران برای چنین نامه ای پرده برداشتند. از جمله در یکی از این سایت ها یکی از کارگران بازمانده معدن در گفتگو با خبرنگاران میگوید: “روز گذشته در تونل مشغول کار بودم که نامه تنظیم‌شده را آوردند و من خسته از کار آواربرداری بدون خواندن نامه را امضا کردم. نسبت متوفی نسبت نزدیک نیست بلکه از بستگان مادرم است. در همین رابطه کارگر دیگری نیز چنین میگوید: “به من گفتند سخنان مطرح‌شده آن روز در سفر رئیس‌‌جمهور به محل حادثه ممکن است برای کارگران و خانواده جان‌باختگان سنگین تمام شود و گفتند “امضاء کنید تا فردا حق و حقوق متوفیان و خانواده آنان پایمال نشود”. حرف آخر این کارگران این بوده است که بر آنها روشن است که مسئولان امر در اتفاقی که روی داده، مسئولند و باید محاکمه شوند.

نگاهی به این ماجرای تکاندهنده، اوج کثافت و جنایتکاری رژیم اسلامی را مقابل ما قرار میدهد. کارگر معدن، کارگری که در بدترین و سخت ترین شرایط کار میکند. کارگری که از حق داشتن تشکل، تجمع و هر گونه اعتراضی محروم است. و حتی وقتی از خطر جانی محیط کارش اعتراض میکند، تهدید به اخراجش میکنند. کارگری که در یک قدمی مرگ قرار داشته و دهها همکارش قربانی شده اند، زیر فشار حاضر به گذاشتن امضایش در زیر  نامه از پیش نوشته ای میشود که جزیی از داستان کارزار مضحکه انتخابات جنایتکاران اسلامی است.

در مقابل عکس العمل ستاد انتخاباتی رئیسی جلاد و دارو دسته هایش را می بینیم که به سراغ همین کارگران میروند و با انعکاس حرفهایشان میکوشند که با عکس گرفتن با این کارگران، جناح رقیب را به زمین بزنند.

در این ماجرا در نگاه اول موقعیت تضعیف شده کارگران معدن که از جمله محرومترین بخش کارگرانی هستند، ظاهر میشود. کارگرانی که آنچنان عقب زده شده اند، که در واقع علیه خود طومار میدهند. اما  بطورواقعی حقیقت مهمتری پشت کل این ماجرا نهفته است و باید آنرا دید، حقیقت بزرگتر موقعیت قدرتمند جنبش کارگری در فضای سیاسی ایران است که سبب شده است تا موضوعات داغی چون فاجعه زمستان یورت، این چنین به صحنه رقابت این جانیان برسر کرسی های رقابتشان قرار گیرد. این ماجرا و کل داستان مضحکه انتخابات بیش از هر چیز استیصال حکومتیان در مقابل قدرت مبارزات کارگران را به نمایش میگذارد. با اتکا به این قدرت است که نباید گذاشت فاجعه معدن زمستان یورت تکرار شود.

٣٠٠ کارگر معدن زمستان یورت بیکار شدند

بدنبال فاجعه زمستان یورت و تعطیلی این معدن  ٣٠٠ کارگر از کار بیکار شده اند. همچنین خانواده هایی که نان آورانشان در این اتفاق ناگوار قربانی شدند، در بی تامینی به سر میبرند. خانواده های جانباختگان باید از تامین اجتماعی دائم برخوردار شوند و مستمری آنها نباید کمتر از رقم سبدهزینه ٤ و نیم میلیونی که خود دولت قبلا اعلام کرده است، باشد. همچنین ٣٠٠ کارگر این معدن که اکنون با از دست دادن کارشان وضع زندگی و معاششان به خطر افتاده است، باید تحت پوشش بیمه بیکاری قرار گیرند و همانطور که کارگران بارها اعلام کرده اند، اگر سبد هزینه ٤ میلیون و نیم است، سقف بیمه بیکاری کارگران زمستان یورت نیز باید همین مقدار باشد. بعلاوه باید تمامی طلبهای این کارگران فورا پرداخت شود و باید از معاینه پزشکی و درمان رایگان بیماریهایی که در نتیجه سالها کار در شرایط ناامن معدن ابتلا پیدا کرده اند، برخوردار شوند. خانواده های جانباختگان معدن زمستان یورت و کارگران این معدن را در حلقه حمایت خود بگیریم و وسیعا از خواستهایشان حمایت کنیم. فاجعه معدن زمستان یورت را نباید فراموش کرد. صدای اعتراض کارگران این معدن باشیم.