سیاوش دانشور – نه به دوقطبی کاذب روحانی – رئیسی مرگ بر جمهوری اسلامی!

نه به دوقطبی کاذب روحانی – رئیسی

مرگ بر جمهوری اسلامی!

از اخبار جدید نمایش انتخابات اسلامی اعلام کاندیداتوری ابراهیم رئیسی است. ابراهیم رئیسی که از وی بعنوان جانشین خامنه ای هم یاد میشود، از چهره های جنایتکار و سرشناس نظام اسلامی است. این رژیم از صدر تا ذیل، از خمینی تا دیگران کارنامه و پرونده ای سنگین از جنایت دارند. ابراهیم رئیسی یکی از کسانی است که بدستور خمینی از جمله در تابستان ۱۳۶۷ حکم اعدام هزاران زندانی سیاسی را صادر کرده است. همین امروز در ارگانهای حاکمیت اسلامی صفی از جنایتکاران حرفه ای مقام و مسئولیت دارند. این رژیم گانگسترها و آدمکشان اسلامی است.

کاندیداتوری رئیسی اما دلائل دیگری دارد. مستقل از اهداف درازمدت تر و محاسبات محافل حکومتی تاریکخانه اسلامی برای بعد از خامنه ای، به جلو راندن ابراهیم رئیسی قرار است به چند مسئله امروز جواب دهد: اولا به صف بهم ریخته جناح موسوم به اصولگرا پایان میدهد و آنان را تقریبا یکپارچه و با کاندید واحد وارد نمایش انتخابات میکند. ثانیا در پاسخ به نگرانی و پیش بینی حکومت برای عدم شرکت طیف گسترده تری از مردم در قیاس با سال ۱۳۹۲، آگاهانه دو قطبی کاذبی ایجاد میکند: دو قطبی روحانی – رئیسی برای مدیریت این نگرانی و مقابله با عواقب آن. عدم شرکت گسترده مردم در مضحکه انتخابات موقعیت بحرانی رژیم را وخیم تر میکند و صف متشنج درون حکومت را متشنج تر و ضعیف تر میکند. موفقیت این سناریو در گرو اینست که مردم از وحشت رئیسی به زیر عبای روحانی پناه بیاورند و به نظام اسلامی با رهبری خامنه ای “رای” دهند.

در اروپا و آمریکا سیاست دفاع از تداوم از نظم موجود، خطر بقدرت رسیدن یک فاشیست را در مقابل شما قرار میدهد تا از وحشت آن به راست ترین نمایندگان بورژوازی رضایت دهید. در اروپا و آمریکا، کارکرد این دو قطبی کاذب اینست که جنبشی برای نفی خطر مربوطه در دفاع از کاندید دیگر طبقه حاکم راه بیاندازد و شهروندان را حول آن بسیج کند. جنبشی برای شکست لوپن و پیروزی شیراک، جنبشی برای شکست ترامپ و پیروزی کلینتون. جنبشی که ظاهری معقول دارد اما پرچم به راست چرخیدن جامعه و پائین آوردن توقعات مردم را در دست گرفته است و قربانیش را به نیروی فعاله آن تبدیل کرده است.

مقایسه مکانیزمهای انتخابات بورژوائی در اروپا و امریکا با کشورهائی مانند ایران مع الفارغ است. با اینحال بورژوازی اسلامی هم علیرغم عقبماندگی و آخوند مسلکی اش از این تجربیات استفاده میکند. بلافاصله تفسیرگران همیشه مجیزگوی رژیم اسلامی در رسانه های دست راستی از تکرا دوقطبی خاتمی – ناطق نوری سخن گفتند. اینبار روحانی – رئیسی قرار است “حماسه” دفاع از نظام اسلامی ایجاد کند. صحنه گردانان جمهوری اسلامی و در راس آن خامنه ای آگاهانه با ایجاد این دو قطبی کاذب میخواهند مردم را پای صندوقهای “رای” بکشند. خامنه ای که ظاهرا ایجاد دوقطبی در انتخابات را منع میکرد، راسا رئیسی را بمیدان فرستاده است تا با کمک روحانی تنور انتخابات را گرم و برای نظام اسلامی “رای” جمع کنند.

مردم باید هشیار باشند و بدام سیاستهای مزورانه حکومتیها و هواداران اپوزیسیونی و رسانه ها نیافتند. این رژیم قاتلین و سرمایه داران و استثمارگران و شکنجه گران است. جمهوری اسلامی با رئیسی یا بدون وی، با روحانی یا بدون وی، جمهوری اسلامی است. جمهوری نکبت و فقر و فساد و اعدام است. انتخابات این حکومت توهین به مردمی است که وادارشان میکنند بین دو قاتل “انتخاب” کنند. پاسخ ما باید روشن و بدون ابهام باشد: “نه” به دو قطبی کاذب روحانی – رئیسی! “نه” به مضحکه انتخابات! مرگ جمهوری اسلامی! *

سردبیر.

۶ آوریل ۲۰۱۷