سیاوش دانشور -بجای خودسوزی نظم سرمایه را به آتش بکشیم!

بجای خودسوزی نظم سرمایه را به آتش بکشیم!

سیاوش دانشور

روز دوشنبه ۱۸ مرداد بار دیگر کارگری ۴۵ ساله در در منطقه ملاشیه اهواز، که دارای پنج فرزند بود و از طریق فروش آب امرار معاش میکرد، در اعتراض به فقر و بیکاری خود را به آتش کشید و متأسفانه جان باخت. در سال گذشته نیز یونس عساکره که دستفروش بود، در اعتراض به مصادره اموالش توسط مأموران شهرداری اهواز خود را به آتش کشید.

مسئله خودکشی فردی و جمعی کارگران زیر فشار نان و گرسنگی مرتبا تکرار میشود. کارمند بازنشسته هشتاد ساله ناچار میشود بدلیل نداشتن هزینه دارو و بی توجهی نهادهای ذیربط از طبقه سوم خود را به خیابان پرت کند. کارگر شهرداری در فلاحیه شادگان در اعتراض به نپرداختن شش ماه دستمزد و ناتوانی در تهیه یک لقمه نان دست به خودسوزی میزند و یا خانواده کارگری که دسته جمعی خودکشی میکند. متاسفانه روز به روز موارد بیشتری رخ میدهد. کارگران به طرق مختلف خودکشی میکنند و سرمایه داران بدون توجه خاصی وقیحانه لبخند میزنند.

در این ذره ای تردید ندارم که این نوع خودکشی ها مضمونی عمیقا اعتراضی دارد. کسی که جانش به لب رسیده و دیگر حاضر نیست تحمل کند و مرگ را بر ادامه زندگی ذلت بار ترجیح داده است. نکته اصلی اما همینجاست: اگر من قرار است بمیرم و حاضرم جانم را به سهولت بدهم که خلاص شوم، چرا این آتش را به جان نظم سرمایه نیاندازم؟ زمانی کمونیستها میگفتند که کارگران در انقلاب علیه وضع موجود “بجز زنجیرهای بردگی شان چیزی برای از دست دادن ندارند”. وضع امروز طبقه کارگر بحدی وخیم است که دیگر نیازی بر تاکید بر بی نیازی و بی مالکیتی و بی حسی کارگران نسبت به داشتن و مُلک و سرمایه ضرورتی ندارد. کارگران در مقیاسی عظیم جانشان به لب رسیده است. برخی تحمل زنده ماندن را ندارند و تعداد زیادی با دنیائی از نفرت طبقاتی هنوز زنده اند. خودسوزی در متن هر شرایط بحرانی و هر موقعیت بشدت نامساعدی پاسخ کارگر به موقعیت فرودست و تحقیر شده اش نیست. پاسخ در معکوس کردن روندها بنفع کارگران و لگام زدن به فعال مایشائی سرمایه است.

یک کمونیست و پراتیسین انقلابی باید در پشت صحنه های تراژیک و دردآور خودسوزی امروز کارگران گرسنه، پتانسیل اعتراضی وسیع و انقلابی را ببیند که میان آحاد طبقه کارگر در متن فقر و فشار و نداری موج میزند. پتانسیلی که اگر در مسیر سوزاندن قوانین و نظم بردگی سرمایه و استثمار کار مزدی سازماندهی و به کار افتد، آنوقت نیازی به “آخرین نبرد شکوهمند” و سوختن میان زبانه های آتش در اعتراض به توحش و سبعیت سرمایه نخواهیم داشت.

یاد کارگران جانباخته گرامی باد! *

۱۲ اوت ۲۰۱۶