جوانمیر مردادی- قانون کارموجود،یوغ سنگین بردگی برگردن طبقه کارگر

جوانمیر مردادی

قانون کارموجود،یوغ سنگین بردگی برگردن طبقه کارگر

لایحه اصلایحه قانون کار،تلاش دولت برای سفت وسنگین ترکردن همان یوغ

بخش اول

قانون کارموجود؛

برای اکثریت کارگران ایران که ازجانب دولتهاودستگاههای آنان بااستناد به مفاد قانون کارموجودنزدیک به چهل  سال است محکوم به زندگی مشقت باردرسطح پنج برابرزیرخط فقرشده اندوهرگونه اعتراضشان به وضعیت معیشت،بیکاری،محرومیت ازبیمه بیکاری وغیره را با توسل به همین قانون کارسرکوب میکنند،اگرهم حتی قانون کاررا نخوانده باشند به وضوح قابل درک است که قانون کارموجود را نمیشود به هیچوجه چیزی غیرازجوازی قانونی برای سرکوب ویک کیفرخواست علیه خود تلقی کرد.

قانون کارکه امروزدراکثرکشورهای جهان به عنوان یک ضرورت برای برقراری یک رابطه ضابطه مند درارتباط باخریدوفروش نیروی کار میان سرمایه داران وکارگران کشورهای تحت حاکمیت نظام سرمایه داری که ضامن تأمین حداقلهای زندگی کارگران درچهارچوب سیستم بهره کشی واستثمارازطبقه کارگرتوسط سرمایه داری باشد درآمده است،قبل ازهرچیزحاصل نبردهای کارگران باکارفرمایان درطول تاریخ حاکمیت سرمایه داری ازدوران انقلاب صنعتی تابه امروزاست. انقلاب صنعتی که باکنارزدن سنتهاوروابط تولیدی ارباب رعیتی  وپیشه وری خردوپراکنده باعث تجمیع کارگران دربخشهاومراکزمتمرکزصنعتی گردید،عملا شرایط مبارزه دسته جمعی واجتماعی برای بهرهمندی ازامکانات بهتروبرخورداری ازسهم بیشتری ازدسترنج خودرابرای کارگران فراهم ساخت. یکی ازپیروزیهای طبقه کارگرجهانی تحمیل قانون کاربه سرمایه داری است که تا قبل ازآن سیستم استثماروبهره کشی ازپذیرش حداقلهای معیشتی،رفاهی،آموزشی،ساعتکارمحدود روزانه (٨ساعت)،ممنوعیت کارکودکان،مزدبرابرزنان بامردان دربرابرکاربرابروغیره سرباززده بود. امروزه دولتهای سرمایه داری حاکم به ویژه درغرب درنتیجه مبارزات طولانی کارگران جوامع خود ملزم به پذیرش وبرآورده کردن بخشهائی ازمطالبات کارگران که دراسنادقوانین کاربه صورت قاعده درآمده وبه ثبت رسیده گردیده اند که عدول ازآنهابه راحتی برای نظامهای حاکم میسرنیست. هرچند که درصورت متحدنبودن صف مبارزات کارگری دربرابرسیستم حاکم،دستآوردهای رسمیت یافته طبقه کارگردرقوانین کارقابل دست کاری ویاتبدیل کردن آن به قانونی کاملاضدکارگری وکیفرخواستی علیه کارگران،آنگونه که امروزدرایران شاهد آن هستیم خواهدبود.

اگرچه مبارزات طبقه کارگربعدازانقلاب٥٧برای تثبیت مطالبات وحقوق مطروحه درجریان انقلاب متوقف نگردید وباوجودفضای سرکوب شدیدوهمچنین مورد یورش قرارگرفتن تشکلهاوشوراهای کارگری تب وتاب حق طلبی وسهم خواهی کارگران ازدسترنج خود درمقابل تلاش سازمان یافته نظام سرمایه داری برای بازگرداندن سیستم بهره کشی به دوران ارباب رعیتی کهمیکوشید حتی واژه «کارگر»راازادبیات رایج حذف کندوبه جایش واژه «مزدور»قراردهد،همچنان ادامه یافت واین طبقه همواره ازحقوق وهویت اجتماعی خود بی وقفه دفاع نموده،اماقانون کارموجود به لحاظ محتوا حاصل مبارزات طبقه کارگرایران نیست. این سند که سال٦٩به تصویب رسیدازلحاظ پذیرش رابطه تولیدی ای که یکطرف آن یک اکثریت قاطع کارگرکه دارای هویت طبقاتی ایکه بایدبه رسمیت شناخته شود،درحالیکه قبل ازآن سیستم حاکم تلاش میکرد انکارش کند،برای طبقه کارگر یک دستاورد و پیشروی بود. اما طبقه کارگرایران به خاطروجودخفقان وسرکوبهای شدید که اجازه برخورداری ازقدرت کافی برای تغییرتوازن قوا به سود خود را نمیداد،نتوانست طبقه حاکم را به پذیرش مطالبات خود نماید. درنتیجه آن چه که زیرجلد کتاب قانون کار بدون هیچگونه دخالت نمایندگان واقعی کارگران وتنها با نظرومطابق خواست کارفرمایان به تحریردرآمدوبه تصویب رسید تماما درضدیت بامنافع طبقه کارگرقرارگرفت به طوری که موادوتبصره های قانون کاریا به صراحت و آشکارا درتقابل خواست ومطالبات کارگری هستند ویا با ایجاد ابهامات قابل تفسیرودرزهاومنافذی دربقیه موادوتبصره ها باز هم درمواقع لازم به سود کارفرمایان قابلیت معناتراشی دارند.