.
” گور خواب ها ” ” سکانس هنرمندان ” و یک پاسخ
روزنامه شهروند در هفته گدشته گزارش تکان دهنده ای از وضعیت زندگی کارتن خواب های نصیر آباد شهریار انتشار داد. بی خانمان ها این منطقه برای در امان ماندن از سوزش سرما به ناچار در گور های پیش ساخته زندگی می کردند ، تا شاید از سرمای زمستان در امان باشند .
انتشار این خبر به درست افکار عمومی را جریحه دار کرد و بسیار از وجدان های بیدار همچون گذشته به اظهار نظر پرداختند؛ در عین حال ما دوباره شاهد اشک تمساح سردمداران و بانیان این جنایت بودیم . از نمایندگان خوش خط و خال مجلس گرفته تا قالیباف شهردار چماق بدست تهران تا رئیس جمهور منتخب متوهمین ، جناب روحانی .
سکانس 1
هنر مندان ایرانی هم گاها با احساس شرم نظرات خود را بیان می کنند تا شاید از در ترحم هم که شده گشایشی حاصل شود . اما آنچه حائز اهمیت بوده و جای تامل دارد، این می باشد که بجز تعداد انگشت شماری از آنان ، متاسفانه بخش زیادی از این هنرمندان ، از بی پرنسیب ترین هنرمندان دنیا می باشند . حافظه نه چندان دور ما نشان می دهد که چگونه این هنرمندان حاضر هستند به مانند کبک ، سر خود را زیر برف کنند تا واقعیات و ریشه مصا ئب نظام طبقاتی و جنایت و توحش موجود را آگاهانه خط بزنند .برای نمونه می شود به حضور نویسنده کتاب ” کلیدر ” آقای محمود دولت آبادی ( در همراهی با چند تن دیگر ) در کنفرانس برلین اشاره کرده که در فروردین 1379 همراه با تفاله های جمهوری اسلامی – اصلاح طلبان حکومتی – همچون علی افشاری و جمیله کدیور ، در مشروعیت بخشیدن به دولت محمد خاتمی و برای توجیه سیاست های یک بخش از نظام جمهوری اسلامی ایران موسوم به جبهه دوم خرداد ، در آن کنفرانس شرکت داشتند ، اشاره کرد .
سکانس 2
بعد از انتشار گزارش شهروند از ” گور خواب ها ” به درست وجدان آقای اصغر فرهادی هم جریحه دار شد و طی یک نامه سرگشاده بیان کردند که “در تاریخ خوانده ایم که گاهی حاکمان با لباس مبدل به میان مردمان می رفته اند تا به دور از محافظان و ملازمان و متملقان گوشه ای از درد و رنج مردم را بی واسطه درک کنند. پیشنهاد می دهم لااقل برای تنوع در نگارش تاریخ امروز که آیندگان بهت زده خواهند خواند، گاهی صاحب منصبان بی همراه و ناشناس به میان مردم بروند. به روستاها و شهرهای دور افتاده.” (تاکید از من است )
آقای اصغر فرهادی که در عرصه هنر سینما ، چهر ه ای نام آشنا می باشد، ثابت کرد که در عرصه مسائل اجتماعی و در ک مکانیسم های حاکم بر جامعه طبقاتی ، از آنچنان ژرف اندیشی برخوردار نیست که حتی به او خورده ای گرفته شود .
برای اثبات این ادعا اظهار نظر آقای فرهادی در باره انتخاب حسن روحانی خالی از لطف نیست .
” اصغر فرهادی در گفت‌وگو با خبرگزاری فرانسه در بورلی هیلز در نزدیکی لس آنجلس آمریکا، در باره انتخاب حسن روحانی به عنوان رییس جمهور جدید ایران در ژوئن گذشته، گفت: من معتقد نیستم که آنها تغییرات عمده ای را صورت دهند، اما آنها قادر به از بین بردن برخی از آسیب هایی هستند که طی سال های گذشته پیش آمده است.
وی اضافه کرد: فقط چند ماه است که دولت جدید بر سر کار آمده و باید بسیاری از مشکلاتی را که توسط دولت قبلی به وجود آمده، حل کند. باید کمی صبر کرد تا دید آنها چه می کنند. “( تاکید از من است )
بله ، اقای اصغر فرهادی نمی خواهد بداند که فقر و فلاکت و توحش موجود، خصلت ذاتی مناسبات سرمایه داری است که تمامی اعوان و انصار ریز و درشت نظام جمهوری اسلامی، بخش جدایی ناپذیری از این فقر و فلاکت روز افزون هستند.
سکانس 3
با پوزش از تمامی خواهران و برادران کارتن خواب
هنر نزد ایران است و بس !
بزرگمهر حسین‌پور، کاریکاتوریست، تفاله جمهوری اسلامی – اصلاح طلب – در مطلبی که در صفحه اینستاگرام خود با عنوان «فرمان ایست!» گذاشت، نوشت:
« به جای احساسات خرج کردن‌هایی که راه را به ناکجا می‌کشاند، به جای حرف‌های سطحی و بدون دانش … باید فکر بکری کرد. باید در این روزگار تلخ، سنگینی تحمل‌ناپذیر هستی را از کول و دوش بچه‌هایی که سرگردان، ضعیف …. مریض و با کوله باری از بیماری و درد وارد این جهان می‌شوند برداشت. باید با توضیح ماجرا و محبت و آگاه سازی از سرنوشت بچه‌هایشان، عقیم‌سازی این کارتن‌خواب‌ها و آشفتگان بی جا و مکان از تولید کارتن خواب‌های آ‌ینده جلوگیری کرد.» (تاکید از من است )
بی شک بزرگمهر حسین پور از زمره پوچ مغز ترین مدافعان نظام سرمایه داری است که در دفاع از وضع موجود باجهالت تمام خواسته است ارادت خود را به اربابان زر و قدرت نشان دهد.
یک پاسخ
فعالین سوسیالیست جنبش کارگری طی سال ها مبارزه بی وقفه نشان داده اند که برای برون رفت از شرایط موجود ، و برای داشتن زندگی شایسته ، برای داشتن نان و آزادی باید متحدانه بر علیه تمامی مناسبات استثمارگران نظام سرمایه داری به پا خواست و تنها تضمین برای داشتن یک جامعه آزاد و برابر ، حاکمیت شورایی کارگران و زحمتکشان در ایران است .
بهزاد سهرابی
یازدهم دی ماه 1395