احسان فتاحي- ساختمان پلاسكو ، سينما ركسِي ديگر

احسان فتاحي


واژه تسلیت چقدر آشناست برای ملتی که دایم باید به خاطر نداشتن افراد دلسوز آن را سالی چندبار تکرار کند…

تسلیت برای نداشتن جاده مناسب،
تسلیت برای ریزش پل،
تسلیت برای سوختن بچه ها در مدرسه،
تسلیت برای حادثه قطار،
تسلیت برای زلرله،
تسلیت برای عدم بازسازی بافتهای فرسوده
تسلیت برای آتش سوزی،
تسلیت برای تشنگی و خشکیدگی سرزمینم،
تسلیت برای اسید پاشی،
تسلیت برای جوانان معتاد،
تسلیت برای فقر،
تسلیت برای نداشتن هزینه درمانی و مرگ به اجبار
تسلیت برای کشته شدن محیط بانان،
تسلیت برای دست فروشی زنان،
تسلیت برای پدیده ی گور خوابی
تسلیت برای کودکان کار
تسلیت برای نبود امکانات و تجهیزات آتشنشانی

و هزاران تسلیت دیگر..

اگر تاريخ را به عقب برگردانيم ميتوانيم به یکی از مهمترین حوادث هاي سال ١٣٥٧شمسي اشاره كرد، که باعث خشمگین شدن مردم و سرعت بخشیدن به انقلاب ۵۷ شد، فاجعه به آتش کشیدن سینما رکس آبادان بود. علت خشمگینی مردم، نسبت دادن این فاجعه به عوامل حکومت پهلوی بود. در حدود ساعت ۲۱:۴۵ شب بیست و هشتم مرداد طبق آمار دقیق ۶۳۰نفر از کسانی که به تماشای فیلم گوزن‌ها در آخرین سانس به سینما رفته بودند در آتش سوختند.تعداد کشته‌شدگان بعداً به بیش از ۶۷۷ نفر افزایش یافت.

سینما در زمانی دچار آتش‌سوزی شد که در حال نمایش فیلم گوزنها، ساخته مسعود کیمیایی بود. این فیلم به گونه‌ای اشاره کوتاه و گذرایی داشت به روزهای فرار و مرگ یک مبارز مسلح علیه حکومت پهلوی و بسیاری بر این عقیده بودند که فیلم به بخش کوچکی از واقعه سیاهکل پرداخته‌است. همین امر موجب برخی گمانه‌زنی‌ها مبنی بر دخالت ساواک در این آتش‌سوزی گردید.

متقابلاً در فضای انقلابی سال ۱۳۵۷ مقامات وقت حکومت پهلوی با نسبت دادن این رویداد به «مارکسیست‌های اسلامی» آن‌ها را متهم کردند «به جای تمدن بزرگ، وحشت بزرگ» به مردم می‌دهند.

شاه بعدها از این عمل دادستان گلایه کرد و در کتاب پاسخ به تاریخ نوشت «مقصر واقعی به عراق گریخت و در آنجا دستگیر شد. اعترافات او ثبت شد؛ ولی قضاتی که مرعوب شده و یا جبون بودند بر این قضیه سرپوش گذاشتند.»

انقلابیون مسئولیت این واقعه را به گردن ساواک انداختند و آن را یک حرکت انحرافی برای بدنام ساختن انقلابیون قلمداد کردند.

در سال ۱۳۵۹ فردی به نام حسین تکبعلی‌زاده که قبل از انقلاب به همین اتهام دستگیر شده بود، اقرار کرد که عامل جنایت او و دوستانش که پس از آتش سوزی مفقود شدند، بوده‌ اند. او دستگیر و پس از هجده جلسه محاکمه، در دادگاهی به ریاست سید حسین موسوی تبریزی به اعدام محکوم و تیرباران شد. به همراه تکبعلی زاده افراد زیر نیز اعدام شدند: سروان منوچهر بهمنی: ستوان شهربانی آبادان، علی نادری صاحب سینما رکس، اسفندیار رمضانی مدیر داخلی سینما رکس، سرهنگ سیاووش امینی آل آقا رییس سابق اطلاعات شهربانی آبادان و فرج‌الله مجتهدی کارمند ساواک.

در جریان محاکمات مشخص شد که تکبعلی زاده که فردی معتاد و بیکار بود، هیچ وابستگی به رژیم شاه نداشته و به خیال خود این حرکت انقلابی را در جهت پیشبرد مقاصد انقلاب انجام داده بود.
وقتي كه به داستان وحوادث سينما ركسِ را موشكافي كنيم به اين نتيجه مي رسيم كه اين حمله از طرف حكومت پهلوي نبوده بلكه توسط افرادي صورت گرفته كه مي خواستند اينطور به اغتشاشات انقلاب كمك كنند و حكومت را در جلوي مردم بيشتر منزوي تَر كنند ، واين براي خميني يك جرقه ايي بود كه تقصير آن را گردن شاه بي اندازد.
اما ما اگر بياييم به كارنامه ٤٠ساله حكومت ولايت فقيه بنگريم در ميابيم كه چه مقدار ايران در عرصه سينما وموسيقي افت شديد داشته وبلكه آن را مخالف با شرع خود دانسته وهمه موارد آن را حرام دانستند ولي از طرفي ديگر از سينما ركس جهت پيشبرد انقلاب دزديده شد مردم استفاده ميكردند.

واكنون بعد از چهار ده اتفاقي ديگر رخ داد بنام ساختمان پلاسكو كه با سرو صداهاي فراواني همراه بود، وهمه همديگر را مقصر ويا انفجار هاي مافياي را در آن دخالت مي دهند از پشت صحنه به راستي اگر چنين باشد چه سودي براي رژيم دارد اين بازي ! اين ساختمان تجاری در ضلع شمال شرقی چهارراه استانبول، تهران بودو از آن به‌عنوان اولین ساختمان بلندمرتبه و مُدرن خاورمیانه یاد می‌شد.این ساختمان ۱۷ طبقه از اسکلتِ فلزی که در سال ۱۳۴۱ افتتاح شده بود، یکی از مهمترین مراکز تولید و فروش پوشاک در تهران بود.ساختمان پلاسکو در روز پنج‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ پس از ۵۴ سال از زمان ساخت بر اثر آتش‌سوزی فرو ریخت و ۵۹۰ واحد تجاری در آن نابود شد.ساختمان پلاسکو درحالی بعد از ۳٫۵ ساعت سوختن، فروریخت که هنوز تعداد زیادی آتش‌نشان درحال مهار آتش‌سوزی، در بیرون و داخل ساختمان بودند.
ساختمان پلاسکو در کنار ساختمان آلومینیوم از اولین بلندمرتبه‌های تهران شمرده می‌شد. ساختمان پلاسکو نماد تهران جدید و معماری مدرن در پایتخت و به عنوان یک مونومان شاخص شهری محسوب می‌شد.
ساختمان پلاسکو با ارتفاع ۴۲ متر از زمان ساخت در ۱۳۳۹ به مدت سه سال بلندترین ساختمان تهران بود تا اینکه در سال ۱۳۴۲ ساختمان فعلی بورس تهران با ارتفاع ۶۸ متر عنوان بلندترین ساختمان پایتخت را از پلاسکو گرفت.
يك روز در منا فاجعه اى رخ داد همه داد گرچه به حق زديم كه سعودى ها مديريتشان لايق نبوده و بايد از اين مديريت كناره گيرى كنند
امروز همه فرياد ميزنيم فاجعه پلاسكو ثمره بى لياقتى افرادى است كه دغدغه هايى خارج از وظايف دارند و بجاى ديدار با مراجع كلاهبردار شريعت بهتر بود پشت ميز مديريتشان مى
نشستند
امام‌جمعه قزوین گفته بود پلاسكو توسط آمریکاییها ساخته شد؛هر چیزی که منتسب به آمریکایيهاست، قابل اعتماد نیست.بله وقتی شهردارپولها رابجای ایمنی شهرخرج امام جمعه هاومساجد می کند،حتما آمریکا مقصراست.

شهری با 11 میلیون جمعیت
هلیکوپتر اطفاء حریق ندارد .
نردبان های مرتفع ندارد .
دستگاه شلیک کف ضد آتش ندارد .
پودر آتش خوار ندارد .
پمپ های قوی برای پاشیدن آب به ساختمان های بلند تر از 15 طبقه ندارد .
جرثقیل های هیدرولیک آسانسوری ندارد .
دستگاه “دژبر” برای بریدن تیرآهنها و اسکلت فلزی پل ها و ساختمان ها در مواقع ضروری ندارد .
فقط آتش نشانان ایثارگری که با دست خالی به جنگ آتش می روند دارد.

و از طرفی
نایب امام زمان دارد.
آبادگر لبنان و فلسطین و حلب دارد.
آخوندهای زیر خاکی دارد.
آقازاده‌های دزد و متخصصین اختلاس دارد.
قاضی القضات چپاولگر دارد.
مدیران نجومی بگیر دارد.
شهردار زمین خوار دارد.
اراذل و اوباش جهت جمع آوری دستفروشان دارد.
گشت ارشاد دارد.
نیروهای ضد شورش جهت مقابله با مردم دارد.
سربازان گمنام امام زمان جهت دستگیری دشمن و ایادی آمریکای جنایتکار و عوامل فتنه دارد.
دادستان خودی جهت دستگیری و زندان و شلاق و اعدام غیر خودی دارد.
مزد بگیران لباس شخصی جهت مقابله با هموطن و پرتاب دانشجویان به بیرون از ساختمان دارد.
عوامل خودجوش مردمی! جهت حمله به سفارتخانه‌ها دارد.
ساندیس خور جهت حضور در صحنه های مختلف دارد.
امکاناتی همچون زندان‌های ثبت نشده و بی نام و نشان و کهریزک و اوین دارد.
مافیای نفت و مواد مخدر و دارو و …. دارد.
به گفته يكي از شهروندان آتش سوزی ساختمان پلاسکو بدون تردید تقصیر تک تک ماست. اونروز که به جای 4 تا متخصص تحصیلکرده یک مشت دَمبِل زَن و کبادِه کِش رو فرستادیم توی شورای تخصصی شهر تهران ساختمان پلاسکو رو آتش زدیم.
اون روز که راستگو و دروغگو برامون فرق نداشت ساختمان پلاسکو رو آتش زدیم. اون روز که به چمران رای دادیم چون قیافه اش شبیه برادرش بود….
بله دوست عزیز. مسئول خونهای ریخته شده ما هستیم که ملک خواران رو عضو شورای شهر کردیم.
شورای شهر بر خلاف مجلس ، شورایی کاملا تخصصی است که اعضای آن باید از شهرسازی، اقتصاد شهر، معماری، ترافیک و حمل و نقل و خدمات شهری سررشته داشته باشند. با دو تا مدال کشتی آزاد و فرنگی نمی شود شهر ده میلیونی اداره کرد.
دوستی چنین می نویسد:
آیا وقت آن نرسیده که به جای بذل و بخشش به دشمنان دیروز و برادران امروز عراقی، ملت مظلوم فلسطین که پرچم ما را به آتش می‌کشند، مردم لبنان و یمن و … به فکر بهبود تجهیزات ایمنی ساختمان های بلند مرتبه بپردازند؟
آیا وقت آن نرسیده که به جای بازسازی عتبات عالیات و ریختن سرمایه و طلای این مردم به حلقوم برادران عراقی، کمی هم به فکر بهبود و به روز رسانی تجهیزات آتش نشانی بپردازند؟
دخترانمان در شین‌آباد می‌سوزند و باید داغ آن را تا پایان عمر به دوش بکشند، قطارمان می‌سوزد و زنده زنده هموطنانمان را در آتش می‌سوزاند، اتوبوس آتش می‌گیرد و عده‌ای مسافر را به کام مرگ عذاب‌آور می‌کشاند، راننده‌ای خواب‌الود اتوبوسی را به ژرفای دره می‌کشاند که سربازان بی‌گناهی را به شوق خانه با خود می‌برد، بارش باران به جای نعمت به مصیبت تبدیل می‌شود و …
ای دل های دردمند عزیز از دست داده، حتی از گفتن تسلیت نیز شرمسارم.
تا کی باید شاهد این فجایع باشیم، چرا پایانی ندارد؟؟؟
درس هایی از پلاسکو:

۴ هزار نفر در ساختمان پلاسکو شاغل بودند که شغلشان را از دست دادند.
۶۰۰ واحد تولیدی و تجاری فعالیت خود را از دست داده‌اند.
حدود 600 میلیارد تومان پوشاک دپو شده از بین رفت.
ارزش هر یک از واحدهای تجاری ساختمان پلاسکو حدود دو میلیارد بود.
ارزش هویتی که این ساختمان به جغرافیای شهر تهران میبخشید قابل اندازه گیری نیست.
ارزش جان افرادی که در این حادثه دیگر در قید حیات نیستند قابل اندازه گیری نیست.
فرهنگ شهروندان در این حادثه مشخص شد: عده ای در حال سلفی گرفتن با فاجعه و عده ای در صف خون رسانی به مجروحان.
تلنگر شدید به تهران که این شهر درصورتی که گرفتار بلایای طبیعی شود چه عواقب غیرقابل جبرانی را در پی خواهد داشت.
آتشنشانان با وسایل ابتدایی قادر به مهار بحران های سکونتگاه ها نیستند.
نیاز شهرهای کشور به مدیریت یکپارچه شهری.
به جای ستاد بحران، ستاد پیشگیری تشکیل شود. یاد بگیریم پیشگیری بهتر از درمان بحران است.
دراخر مملکت نیاز به یک دگرگونی اساسی دارد وانهم خیزش
در روز رستاخیز

ويا مي توان به نحوه ايي كه تحليل كرده اند،

سالها پیش.. هواپیمای حامل فرماندهان ارتش و سپاه! در 26 خرداد 1373 در کوه های کرکس سقوط کردند و 66 تن از ارشد ترین فرماندهان سپاه و ارتش به شهادت رسیدند!!
خب همه حواسها به این جمع شد که چی شد که تمام فرماندهان با هم امدند.. چی شد که فرماندهان ارتش و سپاه چرا همه با هم امدند و چرا سرهنگ عزیز جعفری ( فرمانده امروزی سپاه) محسن رضایی.. و بعضی از فرماندهان گوش بفرمان در اخرین لحظات ماموریتشان تمدید شد!! و سوار این هواپیما نشدند!!

همه حواسها اونطرف بود که چهار روز, بعد اتفاق دیگری افتاد.. عاشورا بود.. 30 خرداد سال 1373 بود.. حرم امام رضا بود. .. و یک انفجار بزرگ که 86 نفر کشته شدند و دویست نفر مجروح!!

همه حواسها از سقوط هواپیمای حامل فرماندهان به انفجار حرم امام رضا در روز عاشورا معطوف شد و ماجرای سقوط هواپیما معلوم نشد که چی شد!!

پانزده سال بعد تیر ماه سال 1378 بعد از دستگیری اعضای سازمان وزارت اطلاعات سعید امامی اعتراف کرد که انفجار حرم امام رضا دستوری بود برای انحراف افکار عمومی از سقوط هواپیمای ارتش و سپاه!

حال بعد از مرگ رفسنجانی.. افکار عمومی شاید باید منحرف میشد..
پرونده ساختمان پلاسکو را در ذهنتان مفتوح نگه دارید و مقارن بودن آن با مرگ اقای رفسنجانی!!

شاید در آینده چیزهای شنیدیم و عیان شد که باید به این اتفاقات اضافه شوند.. یادمان باشد که قبلا از مرگ و شهادت مردمان بیگناه این کشور برای انحراف افکار عمومی استفاده شده است!!

از اینگونه اتفااقات که باید با اتفاق دیگری بفراموشی سپرده می شدند زیادند که بعنوان مثال نیز می شود از انفجار قطار شاهرود در روز ۲۹ بهمن سال ۱۳۸۲که در آن ۳۲۰ نفر کشته و ۴۶۰ نفر زخمی شدند و اتفاقات بعد از آن یاد برد.

گاهی نیز وقتی مردم درگیر اتفاق وحشتناکی مانند پلاسکوهستند بالاترین مقامات کشوری از وقت و شلوغی استفاده کرده و به اقدامات غیر قانونی خود جامه عمل می پوشانند، مانند انتصاب غیرقانونی علی اکبر ولایتی به ریاست هیأت مؤسس دانشگاه آزاد

منابع
ويكي پديا
كانال آزادي
خبرگزاري هاي مختلف